زن بدون مرد هرزه، هرزه نمی شود. |
... |
مردی به دهی سفر کرد زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد. شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانهی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده ! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !!! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند ؟!! مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند. .
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1396-06-20] [ 09:23:00 ب.ظ ]
|